پیش قدم نوشت 36

ساخت وبلاگ
سلام
برای گناه نکردن دلیل زیاد است...
یکی همین لطف و نگاه شما...
باور میکنید اخیرا(20 روز پیش)یک بار چیزی نمانده بود که دامن به گناه بیالایم
یادم به نگاهتان به وبلاگ افتاد دست کشیدم از هر فکر ووسوسه ای....

به راستی سپاسگزارم.....

امروز حاج آقایی در مسجد دانشگاه سخنرانی می کرد
گفت: روزی 100 بار لااله الاالله بگویید تا به واسطه زبان دل هم یاد بگیرد
مثل مادر که زمزمه می کند و بچه تکرار تا یاد بگیرد.

خبر شنیدن سیل آذربایجان بسیار ناراحتم کرد
ولی از خبر انفجار در نزدیکی اتوبوس مردم فوعه وکفریا که در حال انتقال بودندو از خبر 100شهید و 500 زخمی خیلی خیلی ناراحت وعصبانی شدم
بی شوخی اگر سپاهی بودم برای رفتن به سوریه لحظه ای تعلل نمیکردم!
امشب دلم می خواست به جای قلم، اسلحه ای برای دفاع در دستم بود
yon.ir/uCQMb

ببخشید از عکس! چاره ای نیست! عین آب خوردن آدم می کشند عادی شده برایشان

............................

برنامه 24 ساعت گذشته:
دیشب مسافر جاده با اتوبوس-یک فیلم ونیم در اتوبوس-من سالوادور نیستم!(بدک نبود)-رسوایی2 -(نیمه کاره-حرف هایی داشت)
10 ونیم متروترمینال جنوب-آخرین قطار روز تعطیل! بعد از ایستگاه دروازه دولت قطار نبو- پیاده رفتم!!
خوابگاه- نماز مغرب و عشا دیر وقت(از روی ناچاری چون در اتوبوس بودم!)
خواب 1 نیمه شب-صبح 6:40 بیدار باش-شیر پاکتی و نان قندی- دانسگاه-ادامه نوشتن متن پروپوزال تا 9:15 صبح
کلاس اول تا 10 ونیم- آزمایشگاه قهوه سریع با نان قندی!-10:45 کلاس دوم تا 12:45-ناهار و نماز-ادامه متن پروپوزال تا ساعت 3
کلاس سوم تا 4:20-عصرگاه تا 8:40شب ادامه پروپزورال- دادن پرینت شده پروپوزال به استاد- ساعت 9 استخر دانشگاه تا 10:30
ای بسی لذت بخش بود در معیت یکی از یاران!جیاتان خالی-11 رسیدن به خوابگاه-شیر و خرما و وبگردی-نگاه به قرآن حفظ ام
(دوهفته مرخصی گرفته ام برای حفظ قرآن- یک هفته اش رفته)
تا اکنون یک نیمه شب
بروم بخوابم نمازم قضا نشود!

یادم بیاورید تا از رفیق یمنی ام بعدا بنویسم!
استغاثه 31...
ما را در سایت استغاثه 31 دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : dmasirname0 بازدید : 28 تاريخ : يکشنبه 27 فروردين 1396 ساعت: 4:11